شوهر دو روزه. پارت۸۴

دستشو نوازش کردم... بازم خوشحالم که حالش بهتره.
بیشتر از این عصبیم که دخترمو انداختم زیر دست مین هیوکه عوضی!
کاش از اون اول نمیزاشتم بره اون کنسرت! که بخواد زندگیش نابود بشه.
شاید اصن تقصیر من بوده...اگه برمیگشتم به عقب هیچوقت وارد زندگیش نمیشدم😔

در عوض از عقب مثل یه پدر ازش مراقبت میکردم.

نمیزاشتم هیچ احد و ناسی اذیتش کنه!

اشکم رو پاک کردم و دست ا. ت رو بوسیدم و از اتاق بیرون رفتم.

...
سوار ماشین شدم و روندم سمت پاسگاه پلیس
دیدگاه ها (۴)

شوهر دو روزه. پارت۸۵

دیگه نمیتونم امار رو کنترل کنممم که رند بشه😍😍صد و دوازده تای...

بلند صلوات بفرستید مگه نون نخوردید؟؟ 😂😂

شوهر دو روزه پارت۸۳

زندگی با خنده ( گروگان گیری جیمین)نگار: یه مشکلی پیش اومده س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط